لطفه هااااااااااااای توپ
مادره خطاب به پسرش: نیوتن رو میشناسی ؟
پسره :نه کی هست؟
مادره : اگه به درسات بیشتر توجه میکردی میشناختیش !
پسره: خیلی خوب ، پارمیدا رو میشناسی ؟
مادر : نه !!!
پسره : اگه به شوهرت بیشتر توجه میکردی میشناختیش !
*****
رفتم کتابخونه گفتم ببخشید از سعدی چی دارین ؟
میگه کتابشو میخوای ؟
گفتم په نه په ! انگشتری , لباسی , کفشی اگه مونده میخوام !
*****
و....
ادامه ی مطلب
طرف موبایلش آنتن نمیداد ، بهش مسیج دادم : نمیتونم بگیرمت …
جواب داد : به درک! مگه کم خواستگار دارم؟
**
گرگه میره دم خونه شنگول منگول در میزنه
یه دفعه خرسه گریه کنون میادبیرون میگه: بابا تو مارو کشتی
الان اینا ۲۰ ساله از اینجا رفتن !
بیشعور کثافت ولمون کن دیگه !
گرگه میگه : خیلی بیشعوری برات نذری آوردم !
**
حیف که من ترم آخرم
وگرنه تصمیم گرفته بودم از ترم بعد بخونم
**
فامیل دور:راه رفتـنـی را، باید رفت!
در بستنی را، بــــاید بست!
پسر عمه زا: در بستنی رو باید لیسید…!
**
نظر یادتون نره
نظرات شما عزیزان:

پاسخ:لطف دارین
.: Weblog Themes By Pichak :.